به گزارش شهرآرانیوز؛ فیلم جدید حمید زرگرنژاد، با وجود انتقادهایی که ممکن است بر آن وارد باشد، یک اثر خوش ساخت است که میتوان آن را بهترین فیلم کارنامه اش تا امروز هم دانست. «شمال از جنوب غربی» اثری در تشریح فضای تاریخ معاصر است که هم زمان خصلتهای یک تریلر خوش ریتم را هم دارد.
زرگرنژاد که سابقه تولید آثار تاریخی و دفاع مقدس را در کارنامه دارد، با «شمال از جنوب غربی» نشان میدهد که در کار خود پیشرفت کرده و بر ظرایف سینما، تا حدی زیادی به استاندارد سینمای جهان نزدیک شده است. این فیلم یک قصه پرالتهاب از وقایع سالهای پس از انقلاب در شمال کشور را مد نظر قرار میدهد و با تمام فراز و فرودهایش میتواند مخاطب را تا آخر همراه نگه دارد.
بزرگترین مشکل «شمال از شمال غربی»، اما این است که نمیتواند هویت مستقل خودش را تثبیت کند. خوشبختانه، این اثر برای مخاطبانی که با فضای سینمای ایران و تاریخ معاصر آشنایی ندارند، میتواند بسیار جذاب باشد و به مثابه یک فیلم آگاهی بخش با ضرباهنگ بالا و جذابیت روایی و اجرایی در نظر گرفته شود.
متأسفانه اما، برای بینندگانی که با فضای سینمای ایران آشنایی دارند، اثر را پس میزنند؛ به این دلیل مشخص که ساختار فیلمنامه از همان الگوی محبوب و پرتکرار «ماجرای نیمروز» پیروی میکند: یک گروه از مجاهدین خلق که به دنبال ترور و خرابکاری در مسیر براندازی انقلاب هستند، مجموعهای از نیروهای انقلابی و اطلاعاتی که خودشان را وقف مبارزه با این افراد کردهاند و البته یک عنصر جاسوس که درام را دچار تردید میکند. از بدشانسی سازندگان این اثر، شباهتهای محتوایی و لوکیشنی قابل توجهی هم بین «شمال از جنوب غربی» و «بازی خونی» برقرار است که باعث شده ناخودآگاه مخاطبان این دو فیلم را مقایسه کنند.
همین موضوع باعث میشود که «شمال از جنوب غربی»، با وجود همه ظرفیتهای دراماتیک و اجرایی آن، برای بینندگان حرفهایتر سینمای ایران که عموما در جشنواره فیلم فجر هم حضور دارند، حاوی هیچ نکته تازهای نباشد و فقط جنبه داستانی قابل پیش بینی داشته باشد. علاوه بر این، یکی از مهمترین شخصیتهای فیلم که نقش آن را امیر آقایی بازی میکند، در حالی که میتوانست درام را به دست بگیرد و یک قهرمان همدلی برانگیز شود، در اثر محو شده و جایگاهش تحلیل میرود.
از میان مؤلفههای فنی و هنری، قاب بندی هالیوودی فیلم کاملا خودش را متمایز میکند و استفاده از قطار و ریل به عنوان یک مؤلفه اجرایی خلاقانه، جذاب و گیراست. با این حال، استفاده بیش از حد از موسیقی متن باکیفیتی که حبیب خزائی فر آن را ساخته، کمی فیلم را به سمت خارج شدن از مسیری که از یک اثر با چنین مختصاتی انتظار میرود، منحرف میکند.